(recited by Dr. Maria Entezari)


The Lost Joseph (Hafez) – یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور

Your lost Joseph will return to Canaan, do not grieve
This house of sorrows will become a garden, do not grieve

Oh grieving heart, you will mend, do not despair
This frenzied mind will return to calm, do not grieve

When the spring of life sets again in the meadows
A crown of flowers you will bear, singing bird, do not grieve

If these turning epochs do not move with our will today
The spheres of time are not constant, do not grieve

Don’t lose hope, for awareness cannot perceive the unseen
Behind the curtains hidden scenes play, do not grieve

Oh heart, should a flood of destruction engulf the world
If Noah is at your helm, do not grieve

As you step through the desert longing for the Ka’aba
The thorns may reproach you, do not grieve

Home may be perilous and the destination out of reach
But there are no paths without an end, do not grieve

Our state in separation from friends and with demands of foes
The God who spins fate knows all, do not grieve

Hafez, in the corner of poverty and loneliness of dark nights
As long as your words are prayers and lessons of Quran, do not grieve.

(Translation from https://blogs.harvard.edu/sulaymanibnqiddees/2012/03/31/42/)

Original:

یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور

کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور

ای دل غمدیده حالت به شود دل بد مکن

وین سر شوریده بازآید به سامان غم مخور

گر بهار عمر باشد باز بر تخت چمن

چتر گل در سر کشی ای مرغ خوشخوان غم مخور

دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت

دایما یک سان نباشد حال دوران غم مخور

هان مشو نومید چون واقف نه‌ای از سر غیب

باشد اندر پرده بازی‌های پنهان غم مخور

ای دل ار سیل فنا بنیاد هستی برکند

چون تو را نوح است کشتیبان ز طوفان غم مخور

در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم

سرزنش‌ها گر کند خار مغیلان غم مخور

گر چه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید

هیچ راهی نیست کان را نیست پایان غم مخور

حال ما در فرقت جانان و ابرام رقیب

جمله می‌داند خدای حال گردان غم مخور

حافظا در کنج فقر و خلوت شب‌های تار

تا بود وردت دعا و درس قرآن غم مخور